معنای حجاب و عفاف
حجاب واژه ای است عربی که در بستر اصلی خود کمتر به معنای پوشش ن به کار رفته است. نتیجه تحقیق استاد مطهری در کتاب <<مسئله حجاب>> پیرامون معنایِ این واژه این است که کلمهrlm; حجاب در دو معنا استعمال می شود؛ هم به معنی پوشیدن و هم به معنی پرده و البته اکثراً در همین معنای دوم به کار می رود. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میrlm;دهد کهrlm; پرده، وسیله پوشش است. شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششیrlm; حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده میrlm;شود که از طریق پشت پرده واقعrlm; شدن صورت گیرد.
عفاف نیز واژه ای عربی است که از فرهنگ اسلامی وارد زبان فارسی شده است. عفاف را به خود نگهداری و باز داشتن نفس از محرمات و خواهش های ، ترجمه کرده اند. ابن منظور در لسان العرب می گوید: <<عفّت، خود نگهداری از غیر حلال، کار های حرام و طمع های پست است، عفت پیشگی یعنی خود نگهداری.>> راغب در مفردات می گوید: <<عفّت حالت نفسانی است که مانع تسلّط شهوت بر انسان می گردد و انسان عفیف کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزی بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد.>> در قاموس قرآن آمده است: <<عفّت به معنای مناعت است و در شرح آن گفته اند: حالت نفسانی است که از غلبه شهوت باز دارد. پس باید عفیف به معنای خود نگهدار و با مناعت باشد.>>
رابطه حجاب و عفاف
از مقایسه دو واژه ی <<حجاب>> و <<عفاف>> معلوم می شود که هر دو در اصل معنای منع و جدایی مشترکlrm;اند. با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و برخاسته از درون است؛ البته با توجه به تأثیر متقابل ظاهر و باطن بر یکدیگر، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و حیای باطنی ارتباط وجوددارد؛ به این مفهوم که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، در تقویت و پرورش عفت، تأثیر بیش تری دارد؛ و هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، حجاب و پوشش ظاهری هم بیشتر و بهتر خواهد بود. از مجموع تعالیم دینی و اخلاقی چنین فهمیده می شود که مبنای حجاب (پوشش) ظاهری همان عفت و حیای درونی است و به همین دلیل ریشه و اساس آن است.
درباره این سایت